منطق دولت از گرم نگهداشتن تنور بورس

شاخص کل تا کجا رشد مى کند؟ تا چه زمانى بازار بورس براى سهامداران پر سود است؟ آیا دولت به دنبال آن اســت که نقدینگى را وارد بازار سرمایه کند و پس از مدتى با افت و ریزش سهام ها به نوعى نقدینگى اضافى را بسوزاند؟ اینها سوالاتى است که بسیارى از افراد در فضاى مجازى، کلاس ها و کارگاه هاى مختلف مى پرسند و پاسخ من همیشه یک جمله است: "جویندگان طلا، معدن خود را گم نمى کنند."

درواقع از زمانیکه شاخص کل به عدد 300 هزار واحد رسید این سوالات بر سر زبانها افتاد و گروهــى از افراد با مطرح کــردن واژه (حباب) بر آتش آن دمیدند از آن زمان تاکنون که شاخص درحال لمس کردن 2 میلیون واحد است هنوز برخى مدعى وجود حباب در بازار سرمایه هستند و نمى خواهند بپذیرند که رقم شاخص امروز تازه شروع یک حرکت است و دولت بازى برد- بردى را در بازار سرمایه آغاز کرده و بعید است بخواهد این موازنه سودآور را براى خود و سهامداران تغییر دهد. اینبار قصد داریم فقط از زاویه دولت به بررسى بازار سرمایه بپردازیم و بررسى کنیم که منطق مسئولان در گرم نگهداشتن تنور بورس چیست؟ در روزهایى که دست اندرکاران درحال تلاش براى کنترل قیمت ارز، سکه و طلا هستند، همین دولتمردان راه بورس را براى جذب نقدینگى باز کرده اند و نه تنها صحبت از کنترل رشد شــاخص ندارند بلکه اگر بتوانند تلاش مى کنند با "عرضه هاى اولیه"، "دارا یکم" و حالا "دارا دوم" روند شــاخص کل را صعــودى، جذب نقدینگى را افزایش و فرهنگ سهامدارى را ارتقا دهند.

وقتى صحبت از مبارزه با سوداگرى در بازار مسکن و تصویب قانون مالیات بر خانه هاى خالى مطرح است، رئیس مجلس شوراى اسلامى در مصاحبه هاى متعدد خود تاکید دارد که باید روند رو به رشد بورس را رونق داد و تلاش کرد به جاى ورود نقدینگى به بانک ها، سرمایه ها را به سمت بورس سوق داد.

ســهام عدالت نیز که خود 50 میلیون سهامدار دارد توسط رهبر معظم انقلاب، دستور آزاد سازى آن داده شد تا این بازار بى رقیب شود. اما منطق این همه حمایت همه جانبه چیست؟ امروز بازار سرمایه با 15 میلیون کد بورسى، شروع سرمایه گذارى با 500 هزار تومان، قدرت نقدشوندگى بالا، ایجاد شغل جدید آن هم در شرایط تحریم و کرونا یک بازار دوست داشتنى براى دولت محسوب مى شود.کرونا و کاهش قیمت جهانى نفت و صادرات و کمبود ارز و از رونق افتادن برخى از کسب و کارها، فضا و بسترى ایجاد شده است که دولت با دریافت مالیات 05,0 %از معاملات 20 تا 30 هزار میلیارد تومانى روزانه سهامداران در بازار بورس، قسمتى از کسرى بودجه خود را جبران مى کند.

همچنین طبق بودجه سال 99 ،دولت باید از طریق واگذارى ها در بورس نیز کسب درآمد کند و تاکنون علاوه بر مالیات هایى که اشاره شد، دولت توانسته از طریق شناور کردن بخشى از سهام هاى دولتى در قالب عرضه اولیه سود قابل توجهى را وارد خزانه دولت کند. بازارى که نسبت به بازارهاى دیگر شفاف ترین است. بازارى که اگر درست هدایت شود به تولید کمک خواهد کرد چراکه در اکثر کشــورهاى پیشرفته تامین مالى از بازار بورس صورت میگیرد.

این درحالى است که 40 سال اقتصاد کشور بر پایه نفت استوار بود، سود بانکى با شبهه ربا و بهره بانکى چندین درصدى نفس اقتصاد و تولید کشور را گرفته بود و طى چندسال اخیر هنر بانکداران خلق پول و تورم هاى سرســام آور شده بود و همه اینها باعث شد تا دست انــدرکاران و صاحب منصبان، بورس را منبع جدید درآمدزایى کنند و این آغاز یک روش هوشمند اقتصادى براى ترمیم مشکلات بودجه کشور است.

اگر بخواهیم به طور کلى، علت حمایت دولت و نظام را از بازار سرمایه بیان کنیم باید به این نکته اشاره کرد که جذب نقدینگى باعث رشد بازار بورس و افزایش حجم معاملات خواهد شد، افزایش حجم معاملات باعث کسب درآمد بیشتر دولت از مالیات هر معامله مى شود و مالیات بیشتر تامین کسرى بودجه را به همراه خواهد داشت و این چرخه باعث گردش نقدینگى و رونق اقتصاد خواهد شــد. چرخه اى دوســت داشتنى و پر سود براى سهامداران و دولت. بازى برد- برد براى همه، و این یعنى درب هاى سودآورى در بورس تا مدتها باز است.

دانلود فایل روزنامه: دانلود

1. لینک خبر: جهان اقتصاد