یادداشت هفته استاد وحید میرزائی در جهان اقتصاد:
این روزها بازار اظهارنظرهاى کارشناســانه و هیاهوهاى خارج از گود بورس از خود بازار سرمایه پررونق تر شده است.
نقدها و مصاحبه هاى متعدد با کارشناسان اقتصادى، سیاسى و حتى ورزشى در مورد سهام شــرکت ها و یا هجوم نقدینگى باعث شده تا صداى برخى از رسانه ها و صفحات فضاى مجازى بلندتر از خود سهامداران تالار بورس شود!
طى چند هفته اخیر تعداد مصاحبه هاى بورسى تا حدى زیاد شده که برخى وارد مباحث میان رشته اى در حوزه بورس شده اند! اگر تا دیروز بورس را در سه بستر تکنیکال، بنیادى و یا روانشناسى تحلیل و بررسى مى شد، امروز گروه اندکى در اظهارنظرهاى خود مباحث فلسفى، جامعه شناسى و حتى اعتقادى را وارد ادبیات بورس کرده اند که این موارد نه تنها کمکى به سهامداران و بازار سرمایه کشور نمى کند بلکه باعث به حاشیه رفتن تالار شیشه اى مى شود . تیترهایى مانند بورس عرصه "قمار بازى" شده است! از آن دست مطالب غیر فاخرى است که ساحت این فعالیت اقتصادى پاك را دچار خدشه مى کند.
برچسب اصطلاحات هم وزن و هم معنى "قمار" حتى اگر به نیت دل سوزى هم باشد باز هم اتفاق نامیمونى اســت که این روزها بازار بورس به خود دیده و نمى توان به آن ارزش تحلیل اقتصادى داد.
شکى نیست که جایگاه بورس در اقتصاد کشور بسیار بالاست و ستون سرمایه دارى مدرن محسوب مى شود و شاخص بورس نیز با همه افت و خیزها روند خود را ادامه خواهد داد ولى سوال اینجاست که چنین برچسب هاى مسمومى آیا مى تواند به اقتصاد کشور کمک کند؟
پس از گذشت دو هفته از فشار فروش در بازار سرمایه و اصلاح برخى قیمت ها حالا تحلیل شاخص بورس ایران کمى از حالت غبارآلود خارج شده است در مجموع چند سناریو براى هفته جارى قابل پیش بینى است یا شاخص با قدرت سقف قبلى (1,050,000) را مى شکند و یا تا یک یا دوهفته در محدوده شاخص روز چهارشنبه گذشته باقى مى ماند و اواسط خرداد ماه حرکت رشدى را آغاز و سقف قبلى را مى شکند، حتى ممکن است شاخص کل نتواند سقف قبلى را بشکند و مجددا برخى سهام ها وارد اصلاح شوند و در روند دیگرى سقف قبلى را بشکند. اما آنچه سهامداران باید به دنبال آن باشند پیش بینى بازار نیست، چرا عطش شنیدن پیش بینى باعث بروز اظهارنظرهاى عجیب و غریب برخى از افرادى مى شود که حتى فعالیت بورسى هم ندارند.
سال ها قبل که شــاخص بازار بورس ایران 20 درصد اعداد امروز هم نمى شد بسیارى از سهامداران سودهاى قابل توجهى مى کردند و این امر مبین آن است که شاخص کل تنها نشانه موفقیت در بورس نیست و سهامداران باید مولفه هاى دیگرى را براى موفقیت جستجو کنند. داشتن استراتژى شفاف و متناسب با روحیات، میزان سرمایه گذارى و نوع نگاه کوتاه مدت یا بلند مدت از جمله مواردى است که هر معامله گرى باید به آن توجه داشته باشد.
سهامدارانى که به تازگى وارد بورس شده اند، پیش از شروع هر روز معامله باید بدانند که واکنش هاى آنها در صورت هر اتفاقى چه خواهد بود.
اینکه بازار و یا روند سهم خود را حدس بزنید امرى طبیعى است، اما در هر شرایطى نباید هیجانى برخورد کرد.
واقعیت این است که پارامترهاى بسیارى در جهت دهى بازار موثر هستند که بسیارى از آنها غیرقابل کنترل است پس به جاى بحث بر سر اینکه شاخص بالا یا پایین میرود یک تریدر باید استراتژى و برنامه مدونى براى سهام خود داشته باشد.
درهرحال آنچه مسلم است، براى اینکه شاخص به سمت 1.5 میلیون واحد خیز بردارد لازم است روزانه صدها میلیارد تومان ورودى در بورس وجود داشته باشد و این درحالى است که با وجود ســوددهى اخیر سهام ها، کنترل و مبارزه با سوداگرى در بازار خودرو، مسکن، ارز و طلا، بعید است تا یکسال آینده بازارى بتواند به اندازه بورس جذاب و سودآور باشد. شاید براى بسیارى این سوال پیش آمده که اگر بازار بورس تا این اندازه در آینده سودآور است پس چرا طى دوهفته اخیر اصلاح داشته؟ در پاسخ باید اذعان داشت که اگر هفته قبل بحث فروش سهام عدالت مطرح نمى شد و یا بحث پیش فروش خرید خودرو براى کنترل قیمت ها در میان نبود روند رشد شاخص کل شکل دیگرى داشت.
اضافه کردن دیدگاه جدید