یادداشت هفته استاد وحید میرزائی در جهان اقتصاد:
بسیارى از کارآفرینان شکست خورده که نگرش بدى دارند، اغلب مشکلات و اشتباهات خود را به چیزى غیر از خودشان مربوط مى دانند و هرگز نقش خویش را در بروز این اتفاقات و نتایج ناگوار نمى پذیرند.
اما واقعیت این است که به غیر از خودشان، هیچ کس و هیچ چیز دیگرى مسئول کارها و نگرش آنها نیســت. اگر شما در کسب و کارى ناموفق شــده اید و یا در این بازار دچار رخوت و رکود هســتید باید بدانید که مشکلات براى شما پیش نیامده، بلکه در درون شما به وجود آمده است. واقعیت این است که این ما هستیم که نگرش امروزمان را تعیین مى کنیم. امروز دیگر نگرش شما به موارد زیر بستگى ندارد:
«اوضاع و شرایط»: شاید نتوانید آنچه را که در کسب و کارتان برایتان رخ میدهد را کنترل کنید اما، شما در بیزینس خود مسئول عکس العمل و واکنشى هستید که به آن وقایع نشان مى دهید. خیلى ها ممکن است در هنگام رانندگى تصادف کنند و ماشین شان دچار خسارت و آسیب شود. ً در این میان یک آدم خوشبین واکنش خوشبینانه دارد و مثلا با خود مى گوید: خدا رو شکر که خودم و خانواده ام ســالم ماندیم. مهم نیست ماشین چقدر آسیب دیده، مهم این است که نعمت بزرگ سلامتى را از دست ندادیم. بدین ترتیب چنین فردى شکرگزار هم خواهد بود. اما در همین اتفاق، یک فرد بدبین، مدام از بداقبالى خود شکایت کرده و خود را بدبخت و بدشانس قلمداد میکند. او با خود مى گوید: شانش من را مى بینى؟ من چقدر بدبخت و بیچاره هستم. به یاد داشــته باشید که اتفاقات و مشــکلات در هر بیزینس و شغلى کمابیش براى همه یکسان است، همه فعالان اقتصادى در طول عمر خود شکست ها، اتفاقات به ظاهر بد، از دست دادن ها و ... را تجربه کرده اند. اما واکنش متفاوت ما نسبت به اتفاقات که حاصل نگرش متفاوت مان است، احساسات مختلفى را در ما ایجاد مى کند.
« تربیت»: اگر در کسب و کار خود شکست خورده اید و یا معامله پر سود را از دست داده اید باید بپذیرید که گذشته تمام شده و دیگر از کنترل شما خارج است. مسئولیت شما این است که اجازه ندهید گذشته بیزینس شما کنترل زمان حال کسب و کارتان را در دست گیرد. اجازه دهید مثالى خارج از کسب و کار بزنیم اینکه شخصى به واسطه واکنش والدینش از ارتفاع مى ترسد، مربوط به گذشته است. امروز او مى تواند با حضور در کلاس هاى مفید روانشناسى و به شکل صحیح و کاربردى بر این ترس خود غلبه کند. اگر اینکار را نمى کند، دیگر نمى تواند والدینش را مقصر بداند. مقصر خود اوست که براى رفع مشکلش کارى انجام نمى دهد.
«محدودیت ها»: همه صاحبان مشــاغل و فعالان بازار با یک سرى از محدودیتها مانند نداشتن سرمایه، نیروى انسانى توانمند، تجهیزات و فرصت ها مواجه هستند، پس باید یاد بگیرند که با همه اینها شغل خود را توسعه دهند. در واقع محدودیت ها باید راهنماى شما باشند نه علائم بازدارنده. این محدودیت ها باید شما را در راه پیشرفت، هدایت کنند، نه اینکه از ادامه مسیر باز دارند.
«دیگران»: هیچکس جز خود شما مسئول انتخاب هاى امروزتان نیست. ممکن است در گذشته از شــریکتان صدمه دیده باشید، اما بر عهده شماست که این زخم ها را مانند یک پزشک درمان کرده و از آنها عبور کنید.
واقعیت این اســت که هر کسى حتى اگر در شرایط خوب هم باشد، مى تواند دلیل براى داشتن نگرش منفى پیدا کند. به عکس هر کســى حتى در بدترین شرایط و اوضاع ممکن نیز مى تواند راهى براى رسیدن به نگرش خوب پیدا نماید. کارآفرینان بزرگ اغلب اینگونه هستند. اگر نیوتن آدم بدبینى بود، وقتى سیب به سرش خورد، خود را بدشانس قلمداد مى کرد و انگیزه اى براى کشف علت افتادن سیب یعنى جاذبه به دست نمى آورد.
در هر حال آنچه مسلم است، نگرش یک کارآفرین بر نوع برخوردش با مشکلات، تاثیر عمیقى دارد. ســهم شما از بازار همان چیزى را به شما میدهد که از آن طلب مى کنید. اگر از شغل خود چیزهاى نامشخص و منفى بخواهید، همان را به دست خواهید آورد و اگر منتظر اتفاقات خوب ً باشید، حتما روزى صاحب آنها خواهید بود. باید قبول کنید که کسب و کار شما آینه تمام نماى نگرش و اندیشه شماست و رسیدن به موفقیت امنیت مالى اتفاقى نیست .
فایل روزنامه: دانلود
اضافه کردن دیدگاه جدید